ماهیت فرهنگی و اجتماعی زبان در فلسفه های قاره ای و تحلیلی
نویسندگان
چکیده
اگرچه، نظام سازی، متافیزیک ستیزی و تاریخ گرایی، واگرایی دو حوزه بزرگ فلسفی، تحلیلی و قاره ای را سبب شده است، اما می توان زبان را دغدغه مشترک اندیشمندان معاصر این دو جریان دانست. زبانی که، شاخصه خصوصی بودن را وانهاده و درون مایه ای فرهنگی- اجتماعی به خود گرفته است. این در حالی است که حقیقت، با دعاوی تطابق و سازگاری، سر سازش نداشته و در قالب امری بین الاذهانی و برآمده از گفت و گو در دل سنن و فرهنگ ها، رخ می نمایاند. گفتار حاضر، مبانی ذکر شده را در متن اندیشه های هوسرل، هایدگر، گادامر و ویتگنشتاین، به عنوان سرآمدان دو جریان فوق در اندیشه معاصر، واکاوی می کند.
منابع مشابه
ماهیت فرهنگی و اجتماعی زبان در فلسفههای قارهای و تحلیلی
اگرچه، نظامسازی، متافیزیکستیزی و تاریخگرایی، واگرایی دو حوزه بزرگ فلسفی، تحلیلی و قارهای را سبب شده است، اما میتوان زبان را دغدغه مشترک اندیشمندان معاصر این دو جریان دانست. زبانی که، شاخصه خصوصی بودن را وانهاده و درونمایهای فرهنگی- اجتماعی به خود گرفته است. این در حالی است که حقیقت، با دعاوی تطابق و سازگاری، سر سازش نداشته و در قالب امری بینالاذهانی و برآمده از گفتوگو در دل سنن و فره...
متن کاملبررسی ماهیت زبان در فلسفه زبان فارابی
تلاش جستار حاضر آن است که رویکرد فارابی را نسبت به موضوع زبان در حیطه فلسفه زبان دریابد. در این راستا، نخستین چالش پیش رو، پرسش از چیستی ماهیت زبان است. فارابی با طرح سه معنای نطق، در پی بیان سطوح مختلف زبانی است. درجات سه گانه نطق یا زبان، ارتباطِ بیان الفاظ و کلمات را با قوای ادراکی موجود در نفس انسان و نیز قوة تعقل آشکار می نماید. فارابی تعریف معینی از زبان ارائه نمی دهد، بلکه زبان نزد وی تعب...
متن کاملبررسی ماهیت زبان در فلسفه زبان فارابی
تلاش جستار حاضر آن است که رویکرد فارابی را نسبت به موضوع زبان در حیطه فلسفه زبان دریابد. در این راستا، نخستین چالش پیش رو، پرسش از چیستی ماهیت زبان است. فارابی با طرح سه معنای نطق، در پی بیان سطوح مختلف زبانی است. درجات سه گانه نطق یا زبان، ارتباطِ بیان الفاظ و کلمات را با قوای ادراکی موجود در نفس انسان و نیز قوة تعقل آشکار می نماید. فارابی تعریف معینی از زبان ارائه نمی دهد، بلکه زبان نزد وی تعب...
متن کاملتقسیم فلسفه معاصر به تحلیلی و قاره ای
اوایل قرن بیستم در زمانی که دیگر گرایش های فلسفی رو به رشد بودند، دو جریان فلسفی مهم پدید آمد و به سرعت بر فضای فکری حاکم شد: فلسفه تحلیلی و فلسفه قاره ای. برجستگی این دو سنت سبب شده است که فلسفه معاصر در معروفترین طبقه بندی، به تحلیلی- قاره ای تقسیم شود اما این تقسیم، مسائلی از این دست را پیش آورده است: آیا این تقسیم جامع و مانع است و می تواند همه گرایش های فلسفی معاصر را در بر بگیرد؟ چه ویژگی...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
پژوهش های فلسفی کلامیناشر: دانشگاه قم
ISSN 9791-1735
دوره 13
شماره 50 2011
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023